سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

عکس های 8 ماهگی سام

عزیزم ببخش که عکس ها رو با تاخیر واست میذارم آخه عکس ها زیاده منم به لطف شما زیاد وقت نمیکنم به وبلاگت سر بزنم.این عکس ها رو خونه آنا جون که بودیم گرفتیم. ببین چه با مزه میخوابی، خودت دستتو میزاری زیر سرت میخوابی این چرتکه یادگار آقاجونه(بابا بزرگ من) تو هم با دقت داری حساب کتاب میکنی قربون خنده های خوشگلت بشم ببین کجا ها نشستی پسرم! این صندوقچه یادگار مامان بزرگ منه.خیلی قدیمیه. واسه دایی امین داری ادا در میاری اینجا داری با تلفن حرف میزنی عاشق موبایل و کنترل تلویزیونی   ...
2 مرداد 1391

کارهایی که تازه یاد گرفتی

سامی جون یادم رفته بود واست بنویسم ،تبریز که بودیم دو تا دندون در آوردی، یاد گرفتی سینه خیز بری (25 تیر ساعت 7.30 عصر برای اولین بار سینه خیز رفتی) نشستنت هم حرفه ای شده و خیلی خوب و راحت و بدون کمک میتونی بشینی. دست دسی هم تقریبا یاد گرفته بودی ولی دیگه بهتر دست میزنی و وقتی بهت میگیم دست دسی کن دست میزنی بعضی وقت ها خودت هم میگی دس دس بعضی وقت ها با شنیدن صدای آهنگ آواز میخونی و خودت دست میزنی .چند روز قبل از اینکه بریم تبریز هم یاد گرفته بودی با اشاره دستت بگی بیا به زبون ترکی هم میگی بیا. خلاصه که خیلی مستقل شدی.27 تیر برگشتیم مشهد بابایی وقتی دید چه قدر فرق کردی و چه قدر چیزای جدید یاد گرفتی تعجب می کرد. اینجا هم داری به من ک...
2 مرداد 1391